برگ همیشه سبز

تازه ترین مطالب : علمی ، فرهنگی ، هنری ، سیاسی ، اجتماعی و ...

برگ همیشه سبز

تازه ترین مطالب : علمی ، فرهنگی ، هنری ، سیاسی ، اجتماعی و ...

آمد نفس صبح

طلوع افتاب

آمد نفس صبح

آمــــد نفس صبـح و سـلامت نـــرسانیــــد

بــوی تــــو بیاورد و پیــــامت نـــرسانیــد

یــا تــو به دم صیح و ســــلامــی نسپردی

یا صحبـــدم از رشک ســـلامت نــرسانید

مـــن نامه نوشتم بـــه کبــوتـــر بسپـــردم

چــه سود کــه بختم ســوی بامت نرسانیــد

بـــاد آمــد و بگسست هــوا را ره ابـــــــر

بـــویی زره غــالیه قامت نــرسانیــــــــــد

بـــر باد و سپــردم دل و جان تا به تو آرد

زیـــن هــردو نــدانم کدامت نر سانیـــــــد

عمریست که چون خاک جگرتشنهء عشقم

وایام به مــن جرعهء جــامت نــــرسـانیــد

خاقــانی از این طالع خود کام چه جـویــی

کـــو چاشنی کام به کـــــامت نـــــرسـانیـد

شمع سوخته

شمع سوخته

یک شب مرا به محفل یاران که میبرد

                              این شمــع مــرده را بشبستان که میـبرد

مـارا که راه عشق بپــایان نبــرده ایم

                             پیـــرانه سـر بمنـزل جانـــان که میبــــــرد

از خجلت گنه دل ودستم زکار ماند

                             یـــارب سـرمــرا بـگریـبــان کــه میـبـــــرد

زان چاک سینه نور دو مهتاب سرزده است

                              دست مـــرا بچــاک گـریبــان کــه میـبــرد

ما از کــجا وهـمـدمی آن گـل از کـــجا

                             مــرغ اسیـر را سوی بستان کـه میـبـــــرد

 غیر از جنون که عقل بحیرت زلطف اوست

                               دیـوانه را به سیـر بیــابــان کــه میبــــرد

مـژکان من زشرم نگــاهی زکـار مـانـد

                                 اشک مـرا زدیـده بـدامان کـه میـبــــرد

جزمن که شکوه از توبیاد تومیبـــــــرم

                                 درعین وصل حسرت هجران که میبرد

گیرم که جان زیأس بدرمان برد کسی

                                جان از کف امید بدرمان که میـبـــــــرد

بسته است بال طائـر امید من امیــــر

                                غمنـــامه ئی مرا بخراسان که میبرد

افزودن Control Panel به منوی راست کلیک دسکتاپ

یکی از قسمت های پرکاربردی که روزانه کاربران با آن زیاد سروکار دارند محیط Control Panel ویندوز است. به وسیله Control Panel میتوانید به نوعی قلب ویندوز را در دست بگیرید و تنظیمات مختلفی را انجام دهید. هم اکنون ترفندی را به شما معرفی خواهیم کرد که با استفاده از آن میتوانید به شکل بسیار سریع و تنها از طریق راست کلیک بر روی منوی دسکتاپ و انتخاب گزینه مربوطه وارد پنجره Control Panel شوید. لازم به ذکر است این ترفند بر روی ویندوز ویستا امکان پذیر است.

برای اینکار:
از منوی Start وارد Run شده و عبارت regedit را وارد کرده و Enter بزنید تا رجیستری ویندوز باز شود.
حال به مسیر زیر بروید:
HKEY_CLASSES_ROOTDirectoryBackgroundshell

بر روی shell راست کلیک کرده و New > Key را انتخاب کنید و نام آن را Control Panel تنظیم کنید.
حالا بر روی Control Panel راست کلیک کرده و مجددأ New > Key را انتخاب کنید و این بار نام آن را command قرار دهید.
اکنون command را انتخاب کنید، سپس از قسمت دیگر صفحه بر روی Default دوبار کلیک کنید.
در پنجره باز شده در قسمت Value عبارت زیر را وارد کرده و OK کنید:
rundll32.exe shell32.dll,Control_RunDLL

اکنون گزینه Control Panel در دسکتاپ شما به هنگام راست کلیک پدیدار شده است.

سپس با دوبار کلیک بر روی AddControlPanelToDesktopMenu.reg و انتخاب Yes میتوانید تنظیمات فوق را در رجیستری تزریق کنید و ترفند را عملی نمایید.
برای حذف Control Panel از منوی راست کلیک ویندوز نیز میتوانید فایل RemoveControlPanelFromDesktopMenu.reg را اجرا کنید یا Key های ساخته شده در بالا را به شکل دستی Delete کنید.

 در این ترفند به علت تغییرات در رجیستری ، پیش از هر کاری از رجیستری خود Backup بگیرید.

اسـلام ترقی انسان و یا محدود کردن او ؟

عکس یک زن

هر دین و مذهبی که در جهان وجود دارد، ریشه در اعتقادات و باورهای مردم آن منطقه از جهان دارد. انسان همواره می خواهد بداند سرنوشتش چگونه می شود . بیشتر مردم دنیا پی یک چیز مابعدالطبیعی هستند که آن ها بتوانند خود و سرنوشت شان را به او بسپارند . از نظر آن ها دین بهترین نقطه ی اتکای یک انسان برای رشد و تعالی ست و راهی برای رسیدن به مقصودشان خدای تعالی می باشد. دین اسلام از نظر بیشتر کسانی که در این دین جستجو و تحلیل و بررسی کرده اند، دین کامل و جامعی ست و از این رو بسیار اثر گذار است. بویژه بین مردم افغانستان، ما به آیین خود بسیار احترام می گذاریم و همواره مایه ی مباهات خود می دانیم که مسلمان هستیم و نسبت به دین خود تعصب زیادی داریم. همانطور که می دانید افغانستان یکی از بزرگترین مکان هاییست که در آن دین های بزرگی چون اسلام، بودیسم و زرتشتی بوده است و همچنان هم وجود دارد. اکنون بیشتر مردم افغانستان دین  اسلام را پذیرفته اند و به آن بسیار پابند هستند. اما متاسفانه  تعصبات و مقید بودن های بیش از حد و برداشت های غلط از آن باعث شد که بسیاری از قوانین و فرایضی که باعث رشد و ترقی فرهنگی و اجتماعی مردم می شود از آن برداشت های اشتباهی صورت گیرد. قوانینی که مانند چراغ هدایتی انسان غرق در تاریکی و ظلمت زندگی در این جهان مادی را به مقصودش هدایت می کند. به او کمک می کند تا زندگی بهتری را داشته باشد و همیشه با فکر و خاطری آسوده به ادامه ی زندگی بپردازد. این مستلزم اجرای درست و انسانی مقررات و قوانینی ست که در اسلام است. یک نمونه از این برداشت های غلط اینست که در اسلام به مقام والای زن در جامعه و خانواده بسیار تاکید شده؛ همانطور که پیامبر ما محمد مصطفی(ص) هنگامی که فاطمه (س) به مسجد می آمد، از جایش بلند می شد و دست دخترش را می بوسید. ولی امروز می بینیم در جامعه ی افغانستان نه تنها به زن احترام در خور  شایستگی اش را نمی گذارند، بلکه زن و دختر را به عنوان موجودی می پندارند که زاده شده تا به مرد خدمت کند. طبق دستورات مرد مانند ماشینی که از خود اراده و فکری ندارد، عمل کند. در غیر این مرد به خود اجازه می دهد هر طوری که می خواهد زن و دخترش را تنبیه و آزار و اذیت کند. در جامعه ی افغانستان مخصوصا در نقاط روستایی بیابانی مثل فراه یا روستایی کوهستانی مثل دایکندی و... اینگونه است که زنان و دختران حق بیرون آمدن از خانه را ندارند و نباید درس بخوانند و یا حتا قرآن کتاب آسمانی شان را یاد بگیرند. زیرا که بیرون آمدن آنان و درس خواندنشان به معنی بی حرمتی به مقدسات، بی شرمی و خلاصه حتا بی عفت و بی ناموس شدن مردان آن هاست. یک علت مهم دیگر که به این تعصبات دامن زده است و باعث شده که این اشتباه ها برایشان بصورت یک عادت درونی شود و خود را موظف به انجام آن بدانند. افراد و گروه های مذهبی افراطی هستند که قوانین و موازینی که اشتباه و بی پایه و اساس است را به بهانه ی اجرای دقیقتر اسلام و به عنوان مقدسات اسلامی در جامعه ی افغانستان رشد داده اند. خب مردم افغانستان هم از این اشتباه ها بی پایه و اساس تاثیر گرفته اند و همانطور که می بینیم هنوز که هنوز در حال اجرای این اشتباه ها هستند. قربانیان این اشتباه ها علاوه بر زنان و دختران حتا خود مردان هم می باشند. یک علت بسیار مهم در این عقب ماندگی ها و تفکرات غلط، بی سوادی مردم است که منجر به ادامه دادن این اشتباه ها می شود. دختران و زنانی که بیشتر آن ها بی سواد هستند و تمام زندگی آن ها محدود می شود به یک اتاق که در آن کارهای خانه و یا قالی بافی و کارهای دیگر انجام می دهند. جامعه هیچ لزومی برای درس خواندن و رشد فکری، فرهنگی و اجتماعی و... زنان و دخترانشان نمی بیند. در چند سال اخیر تنها پسران حق درس خواندن داشتند. حالا که چند سال از جنگ می گذرد، می بینیم هنوز جامعه ای پر از زنان و دختران کم سواد و یا حتا بی سواد داریم که تعدادشان هم بسیار زیاد است و محدود هستند به چهار دیواری گلی روستا ها و حتا در شهر ها در خانه های مجلل و نامجلل.

همانطور که گفته شد برداشت های غلط از دین و بی سوادی بیشتر مردم و وجود گروه های افراطی دینی در کشور، چند عامل مهم ماندگاری و ادامه ی این کارها شده است. بیشتر آسیب ها را از این مسایل زنان و دختران متحمل می شوند. در جامعه می بینیم بسیاری از زنان به بیرون از منزل و جامعه ی بزرگ تر خویش هیچ ارتباطی ندارند. مانند گذشته به آن ها یاد می دهند که چگونه کارهای منزل را انجام دهند، چگونه شوهرداری و بچه داری کنند و همچنان خانواده هایی که افراد جامعه را تشکیل می دهند، زنان و دخترانشان بی سوادند و عملا از هر امکانی محرومند. حتا، مردان در خانواده هایی وجود دارند که با وجود درامد خوب به زنان و دخترانشان اجازه ی درس خواندن نمی دهند. فکر می کنند زن هیچ احتیاجی به درس خواندن و رشد فکری ندارد و باید از نظر فکری و عقلی مانند طفلی خردسال باشند؛ آن ها اجازه ی داشتن عقیده ندارند. در صورتی که آن ها هم به عنوان یک انسان حق دارند. انسانی که همچون مردان از یک زن متولد می شوند و خداوند مسلمانان، انسان را، یعنی زن و مرد را به عنوان خلیفه ی خود در جهان برگزیده و هیچگاه جنس مرد را مورد تحقیر قرار نداده است.

بیوگرافی فاطمه معتمدآریا

فاطمه معتمد آریا

 

 نام اصلی: سیمین
نام خانوادگی اصلی: معتمدآریا
سمت (در بخش های): بازیگران
تاریخ تولد: 1340
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
مدرک تحصیلی: دیپلم دانشسرای هنر

شروع فعالیت از سال 1352 با شرکت در کلاسهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فعالیت در نمایشهای عروسکی.
فعالیت به عنوان عروسک گردان.
شروع فعالیت در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعه مدرسه موش ها در سال 1360.
شروع فعالیت در تئاتر با اجرای نمایش های عروسکی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
برنده لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم زن در هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم برهوت (محمدعلی طالبی) در سال 1367.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن در دهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران (بهرام بیضایی) در سال 1370.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم یکبار برای همیشه (سیروس الوند) در سال 1371.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم همسر (سیروس الوند) در سال 1372…

فاطمه معتمد آریا که در میان دوستان و آشنایانش و اهالی سینما به نام مستعار سیمین معتمد آریا هم شناخته می‌شود، یکی از بازیگران سینمای ایران است. او در فیلم‌های کارگردانان بزرگ سینمای ایران چون بهرام بیضایی، محسن مخملباف، رخشان بنی اعتماد و بهمن فرمان‌آرا بازی کرده و بازی او بارها موردتوجه و تحسین قرار گرفته‌است.
زندگی‌نامه:
معتمد آریا متولد سال ???? در تهران، فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشسرای هنر تهران است. با شرکت در کلاس‌های موسیقی، نقاشی، فیلمسازی، تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به اجرای نمایش‌های عروسکی و تئاترهای کودکان در سراسر کشور پرداخت. همکاری با گروه تئاتر دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و با صدا و سیما در زمینه کارهای کودکان و تئاتر زنده و عروسکی از سوابق هنری اوست. شروع فعالیت از در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعه مدرسه موش‌ها در سال ???? بود. او از سال ?? بازیگری در سینما را با فیلم جدال آغاز کرد..

از نقش آفرینی‌های محبوب معتمد آریا باید به بازی‌هایش در کنار ایرج طهماسب و حمید جبلی اشاره کرد. این سه نفر با همکاری در چندین فیلم از جمله کلاه قرمزی و پسرخاله، کلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی فروش و یکی بود و یکی نبود یکی از موفق‌ترین گروه‌های هنری در سینمای ایران هستند.

شرلوک هلمز کیست ؟

 جرمی برت

شرلوک هولمز یک شخصیت افسانه ای و فردی فوق العاده زیرک. کارآگاهی خصوصی که از تمام نقاط دنیا برای حلّ معما های غیر معمول و پیچیده نزد او می آیند و از او چاره می جویند.

بد نیست بدانید دایرة المعارف داستان های پلیسی‌‌‌ شرلوک هولمز را « بزرگترین کارآگاه در عرصه ی ادبیات» و احتمالاً مشهورترین مخلوق ادبی همه ی اعصار خوانده است.

خالق شرلوک هولمز، سر آرتور کانن دویل، طبیب و نویسنده ی اسکاتلندی (????-????) در دانشگاه ادنبورگ، به تحصیل پرداخت. او نویسنده ی پر کاری است و آثار بسیار متنوعی دارد. علاوه بر داستان های شرلوک هولمز (حدود شصت داستان کوتاه و چهار رمان)، وی تعداد قابل توجهی رمان تاریخی، کتاب تاریخ از جمله کتاب مفصلی درباره ی بوئر ها در افریقای جنوبی، و کتاب هایی درباره ی احضار روح (که در اواخر عمر خود سخت به آن معتقد شده بود) تألیف کرده است.

و اما مختصری در مورد شرلوک هولمز 

در داستان هایی، کانن دویل به کودکی و نوجوانی شرلوک هولمز اشاره می کند:

شرلوک هولمز در ? ژانویه ی ???? در روستایی به نام مای کرافت (که اتفاقا نام برادر بزرگتر او هم هست) در ایالت یورکشایر انگلستان به دنیا می آید. وقتی بزرگ می شود به دانشگاه آکسفورد می رود و اولین معمای جنایی خود را هنگامی که بیست ساله و دانشجو است حل می کند.

او حتی از خالق و نویسنده ی داستان های خود مشهورتر و محبوب تر شد. اما چرا؟ او با روش استدلال و استنتاج منحصر به فرد خود، طوری معما را حل می کند که حتی افراد اسکاتلندیارد (پلیس انگلستان) را هم به تعجب وا می دارد.

او با تنها دوست خود، یعنی دکتر جان ه . واتسن، در ساختمان ???B خیابان بیکر در لندن زندگی می کند.

دکتر واتسن خاطرات خود و شرلوک هولمز را در طی حل پرونده ها به رشته ی تحریر می کشد و راوی این نوشته هاست. همچنین دکتر واتسن در حل پرونده ها به شرلوک هولمز کمک می کند، و دستیار خوبی برای اوست.

دکتر واتسن (پزشک بازنشسته) فردی معمولی است و هدف نویسنده از خلق شخصیت او در کنار شرلوک هولمز، نشان دادن و برجسته سازی هوش و ذکاوت فوق العاده دوست و مصاحبش است.

جرمی برت

تاریخچه ی آثار

اولین ظهور شرلوک هولمز در رمان « اتود در قرمز لاکی » (????) بود. از همین جا بود که شرلوک هولمز در دل ها جای گرفت و همگان را مجذوب خود کرد. جالب است بدانید که نام اصلی این رمان «A Study in Scarlet» است که مرحوم استاد کریم امامی، یکی از زبردست ترین مترجمان کشورمان، معادل فارسی « اتود در قرمز لاکی » را برای آن برگزیدند.

بعد از آن شرلوک هولمز در سال 1890 در رمان دوم به نام « نشانه چهار » ظاهر شد.

اولین داستان کوتاه شرلوک هولمز، داستان « رسوایی در کشور بوهم » (1891) است. این داستان و داستان های بعدی شرلوک هولمز در قالب داستان کوتاه به همراه تصاویری که نقاشان مجله ی سیدنی پجت و فردریک دوراستیل می کشیدند، در مجله ی استرند طی سال ها چاپ شد.

نوشتن داستان ها از سوی سر آرتور کانن دویل ادانه داشت تا این که کانن دویل از دست شرلوک هولمز خسته شد و تصمیم گرفت که به «کار های ادبی جدی تر» بپردازد. به همین دلیل کانن دویل در داستان «آخرین مسأله» در جنگ تن به تنی که میان که میان شرلوک هولمز و پروفسور موریاتی در آبشار رایشن باخ در سوئد در گرفت، قهرمان افسانه ای و محبوب را به قعر این آبشار فرستاد، و برای همیشه با او خداحافظی کرد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد. طرفداران شرلوک هولمز نمی توانستند باور کنند که قهرمانشان برای همیشه مرده است. آن ها آنقدر از مرگ شرلوک هولمز اندوهگین شده بودند که به کلاه هایشان روبان مشکی بستند.

فشار های بی امان آن ها به سر آرتور کانن دویل، همچنین اصرار نویسندگان مطبوعات از طرف طرفداران و پیشنهاد های مالی سخاوتمندانه ی ناشران انگلیسی و امریکایی به او باعث شد که او پس از ده سال دوباره شرلوک هولمز را در سال 1903 در داستان «خانه خالی» زنده کند. این داستان به همراه یازده داستان بعدی که همه در ماهنامه ی  استرند در انگلستان به چاپ رسیدند، یعداً با عنوان «بازگشت شرلوک هولمز» به صورت کتاب یکجا تجدید چاپ شدند.

کانن دویل در سال های به صورت گهگاه به نوشتن ماجرا های شرلوک هولمز می پرداخت که این کار تا سال 1927، سه سال قبل از مرگش ادامه یافت. این داستان های جدید در دو مجموعه ی دیگر با نام های «آخرین تعظیم» و «پرونده دان شرلوک هولمز» گردآوری و تجدید چاپ شدند.

به این ترتیب، از آغاز تا پایان، شرلوک هولمز جمعاً در 54 داستان کوتاه و چهار داستان بلند ظاهر می شود.

جرمی برت

ویژگی های شرلوک هولمز

هر وقت اسم شرلوک هولمز را می شنویم، مردی با پالتویی بلند،کلاه دو لبه و ذره بینی را در ذهن خود مجسم می کنیم که یک پیپ در دهان دارد. اغلب ما شرلوک هولمز را با این تیپ می شناسیم. در داستان برق نقره ای (Silver Blaze) مرحوم استاد کریم امامی درباره ی این کلاه در پاورقی توضیح می دهد:

(( در اصل ear-flapped-travelling-cap، به معنی « کلاه مسافرتی دارای لبه ی برگردان برای گوش». این کلاه که به همراه پالتو بلند و پیپ و ذره بین بخشی از تصویر آشنای کارآگاه معروف را تشکیل می دهد، معادلِ آسان یابی در فارسی ندارد. ما با استفاده از نام امروزیِ دیگری برای این نوع کلاه deer-hunter"s cap- یا کلاه شکارچی آهو- «کلاه شکاری» گفتیم. ))                                                                                  

گاهی کلاه سیلندر به سر می گذارد، گاهی کلاه شاپو و گاهی هم همان کلاه شکاری.

از دیگر ظواهر شرلوک هولمز می توان به صورت لاغر و بینی عقابی اش اشاره کرد. به کشیدن پیپ معتاد است و در داستان مرد لب کج می بینیم که یک شب تا صبح در حالی که فکر می کند پیپ می کشد. زمانی که مشغله فکری ندارد و درگیر حلّ پرونده ای نیست به شدت به موادّ مخدر مثل مرفین و کوکائین روی می آورد. در رمان نشانه ی چهار ترجمه ی مژده دقیقی می گوید:

(( ذهن منتحمل ندارد عاطل و باطل بماند. مشکلات و کار بر سرم بریز، پیچیده ترین پیام رمز را جلویم بگذار، یا استادانه ترین تحلیل را، و من در فضای مناسب خود قرار می گیرم. آن وقت دیگر نیازی به محرک های مصنوعی ندارم. ولی از جریان عادی و یکنواخت زندگی بیزارم. شور و هیجان ذهنی برای من ضروری است. به همین دلیل این حرفه ی خاص را انتخاب کرده ام، یا بهتر بگویم، آن را خلق کرده ام، چون در سراسر دنیا منحصر به فرد هستم. ))

شرلوک هولمز کمی هم مغرور است و خود را یک سر و گردن بالاتر از بقیه می داند. که البته همینطور هم هست. کارآگاهان اسکاتلندیارد ( پلیس انگلستان ) وقتی به مشکلی بر می خورند که حلّ آن برایشان مشکل می شود، آن را به شرلوک هولمز ارجاع می دهند.

در مشت زنی و نواختن ویلن نیز تبحر دارد و گاهی به سراغ ویلن خود می رود و شروع به نواختن می کند.

امیدوارم همه علاقه مندان داستان های شرلوک هلمز خوششون اومده باشه.

بیوگرافی الناز شاکردوست

الناز شاکر دوست

بیوگرافی:
متولد 1363
مدرک تحصیلی: دانشجوی تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران
با بازی در فیلم « گل یخ » ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. تفاوت بازی او در دو فیلم « گل یخ » و « مجردها » نشان از توانایی های او دارد.
شاکردوست در « بی وفا » اولین ساخته منتقد قدیمی سینما – اصغر نعیمی – بهترین بازی کارنامه سینمایی اش را به نمایش گذاشت.

الناز شاکر دوست

مجموعه آثار:
- گل یخ (کیومرث پوراحمد – 1383)
- مجردها (اصغر هاشمی – 1383)
- عروس فراری (بهرام کاظمی – 1383)
- چند می گیری گریه کنی؟ (شاهد احمدلو – 1384)
- قتل آن لاین (مسعود آب پرور – 1384)
- چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور – 1384)
- بی وفا (اصغر نعیمی – 1385)
- قاعده بازی (احمدرضا معتمدی – 1385)
- کارناوال مرگ (رضا اعظمیان – 1385)
-  حرکت اول (فرهاد نجفی – 1386)

جشنواره ها و جوایز:
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از نهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « مجردها » – 1384
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از دهمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « چه کسی امیر را کشت؟