-
پرسیدن از خر
16 خرداد 1390 22:49
از یه خر میپرسن: راسته که ترکها خر هستند؟ خره میگه یه مذاکراتی شده ولی ما زیر بار نرفتیم!
-
ماجرای ترکه و سرهنگ در هواپیما
16 خرداد 1390 22:46
ترکه با یک سرهنگه سوار هواپیما میشن ترکه رو به سرهنگه می کنه میگه ببخشید شما گروهبانید؟ سرهنگه میگه نه ترکه همین سوال رو چند بار می پرسه. آخر سرهنگه خسته میشه میگه بله بابا من گروهبانم ترکه میگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشیدی؟
-
داستان سلام بابا
16 خرداد 1390 22:41
صدای زنگ تلفن - دخترک گوشی رو بر میداره - سلام . کیه؟ - سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش! - نمیشه! - چرا؟ - چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن! ...سکوت... - بابایی ما که عمو حسن نداریم! - چرا داریم. الآن پهلو مامانه. - ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو...
-
گله از زمانه
16 خرداد 1390 22:36
ترکه از زمین و زمان گله می کنه و می گه : چه دنیای بدی شده آدم نمیتونه به هیچ کس اعتماد کنه ، از صبح تا حالا از هرکی سؤال می کنم ساعت چنده هرکی یه چیزی میگه ، نمی دونم حرف کدومو باور کنم !!!
-
ماجرای اسب بخار
16 خرداد 1390 22:32
ترکه یه روز سرد زمستون می بینه که یه اسب از دهنش داره بخار در می یادمی ره جلوتر و می گه جل الخالق ! پس اون اسب بخاری که می گن اینه؟؟!!
-
جمله سازی با حیدر
16 خرداد 1390 22:31
به ترکه میگن: با حیدر جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون هی در زدم، هی در زدم، هیچکی درو باز نکرد. بهش میگن: نه بابا، با آقا حیدر جمله بساز، میگه: اومدم در خونتون، آقا! هی در زدم، هی در زدم، هیچکی در رو باز نکرد.
-
دوست دختر اصفهانی
16 خرداد 1390 22:28
دختر اصفهانیه به دوست پسرش میگه : شب بیا خونه مون , اگه موقعیت خوب بود من یه سکه میندازم پائین .. شب میشه . دختره یه سکه میندازه پائین . ولی هر چقدر صبر میکنه می بینه پسره نمیاد بالا سرش رو از پنچره بیرون میکنه میپرسه : چرا نمیای بالا؟ پسره میگه : دارم دنبال سکه می گردم .
-
ازدواج پرشیا با ۲۰۶
16 خرداد 1390 22:26
می دونی اگه پرشیا با ۲۰۶ ازدواج کنه بچشون چی میشه ؟ میشه فولکس آخه ازدواج فامیلی بوده بچه عقب مونده شده.
-
ابو علی سینا
16 خرداد 1390 22:05
شیخ الرئیس حجة الحق ، شرف الملک ، امام الحکماء ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی معروف به ابن سینا سال 370 در افشه یا خُرمیثـَن متولد شد . پدرش اهل بلخ بود و در دوره فرمانروایی نوح بن منصور، پادشاه سامانی، کارگزار روستای خرمیثن شد. مادرش، ستاره، از مردم اَفشَنه - روستایی نزدیک خُرمیثَن - بود. پس از چند سال،...
-
مهاتما گاندی ، رهبر ضد استعمار هند
16 خرداد 1390 22:02
گاندی موهندس ( مهاتما) ، رهبر و پیشوای سیاسی و اخلاقی هند در سال 1869 در خانواده ای متوسط از طبقه بازرگانان متولد شد . پدرش نخست وزیر حکومت محلی و مادرش بانویی متدین بود و همین سجیه در اخلاق فرزندش اثر فراوان داشت . او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش شروع کرد و سپس همراه خانواده خود به راجکوت رفته و در آنجا به ادامه...
-
چرا جانوران در خواب زمستانی نمی میرند ؟
13 خرداد 1390 22:20
گروهی از جانوران چند ماه از سال را در خواب زمستانی می گذرانند این گروه در فصل زمستان، زمانی که سطح زمین از برف پوشیده شده، به خواب می روند در چنین شرایطی دسترسی این جانوران به مواد غذایی مورد نیاز، عملاً غیر ممکن و یا بسیار مشکل می شود . به خواب زمستانی رفتن جانوران، در حقیقت تطبیق دادن خود با شرایط محیط زیست است. اگر...
-
شهید عبدالخالق هزاره
12 خرداد 1390 23:55
فرا خوان از یاران و هم میهنان حقیقت جو و با انصاف بیاییم همه با هم برای ساختن اینده بهتر مان، گذشته های تاریخی خود را، با روشن بینی و دریا دلی به تحلیل بنشینیم . نبرد تاریخی شهید عبدالخالق و نادرخان سفاک یکی از موضو عات مهم ملی است که نیاز بیشتر دارد تا شکافته و بررسی شود . وحدت ملی، پیمان ملی، مشارکت ملی، ارمان ملی،...
-
زندگی نامه ماهاتما گاندی
12 خرداد 1390 22:28
ماهاتما گاندی در دوم اکتبر 1869 در روستایی در ایالت گجرات هند متولد شد. هجده ساله بود که به راهنمایی یکی از دوستان خانوادگی، برای ادامه تحصیل به انگلستان فرستاده شد. در آغاز ورود به لندن نهایت کوشش خود را به کار برد که جنتلمن واقعی باشد، اما اقامت در لندن و آشنایی با محافل دانشگاهیان و شرق شناسان طبیعت ثانوی او را...
-
زنگ زدن تیر آهن
12 خرداد 1390 15:39
بازم مرام تیر آهن!! یه مدت که خبری ازش نگیری خودش زنگ میزنه!
-
نماز وحشت
12 خرداد 1390 15:35
سلام ، خوبی ؟ یه سوال شرعی داشتم ، دیشب خواب تو رو دیدم ! آیا نماز وحشت بر من واجب است !؟؟
-
خاریدن بدن
12 خرداد 1390 15:31
یارو کف دستش می خاره میگه پول داره میاد، گوشش می خاره می گه دارن پشتم حرف می زنن، کف پاش می خاره میگه پول داره می ره، کثیفی بابا جون کثیفی، برو حموم!
-
مسابقات انجام حرکات خرکی
12 خرداد 1390 15:26
در مسابقات”انجام حرکات خرکی” در شهر حیف نون اینا، خر در مرحله مقدماتی حذف شد!
-
پیامک تبریک روز زن
12 خرداد 1390 15:25
و خداوند زن را نمک زندگی آفرید تا مرد را از گندیدگی نجات دهد! روز زن پیشاپیش مبارک!
-
پیامک حیف نون
12 خرداد 1390 15:23
پیامک حیف نون به نامزدش: با تو هرگز، بی تو اصلا، باهم عمرا...
-
حیف نون
12 خرداد 1390 15:21
حیف نون صبح از خواب بیدار می شه میره نون سنگک بگیر،ه می بینه شده دانه ای 600 تومن. می گه: اوه اوه! از اصحاب کهف هم بیشتر خوابیدم!
-
اس ام اس بامزه و سر کاری
12 خرداد 1390 15:20
اگر دین ندارید... نه،نه، این تکراری شده، اینو ولش کن... چرا منو تو این موقعیت قرار می دین؟ چی می گفتم؟ آهان اگر سیبیل نمیگذارید حداقل ابرو بر ندارید!
-
از من یاد کن
12 خرداد 1390 15:17
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم با خیال او ولی تنهای تنها میروم در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی شاید او حتی بگوید لایق من نیستی مینویسم من که عمری با خیالت زیستم گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم .
-
نیمکت های دنیا
12 خرداد 1390 15:10
تو آنجا ، من اینجا ، نیمکت های دنیا را چه بد چیده اند !
-
زحمت
12 خرداد 1390 15:06
یه زحمت برات داشتم قربونت از جلوی آینه گذشتی این دوست ما رو هم ببوس !
-
اس ام اس عاشقانه
12 خرداد 1390 15:01
شبی باران ، شبی آتش ، شبی آیینه و سنگم شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ می جنگم تو آتش می شوی بر خرمن احساس تنهاییم تو را با هر نفس می بویم ، اما باز دلتنگم .
-
خوشبختی
12 خرداد 1390 14:47
امیدوارم خوشبختی مثل سگ پاچتو بگیره، مثل سوسک از سر و روت بالا بره، مثل انگل تو وجودت خونه کنه و مثل sms پشت سر هم واست بیاد.
-
زمستان
12 خرداد 1390 14:46
پاییز از زمستان غمگین ترهست چون بهار را ندیده، ولی من از پاییز غمگین ترم ، چون خیلی وقته تو رو ندیدم .
-
به نام خدا
12 خرداد 1390 14:44
یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم . فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . اخ اخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم .
-
توت خوردن غضنفر
12 خرداد 1390 14:42
غضنفر میره بالای درخت چنار میپرسن چیکار میکنی؟ میگه دارم توت میخورم! میگن الاغ اون درخت چناره میگه الاغ خودتی، توت تو جیبمه!
-
تکیه گاه
12 خرداد 1390 14:41
اگه یه روز دیدی که تموم درخت های کوچه و محلتونو بریدن اصلا ناراحت نشو ... چون هنوز منو داری که بهم تکیه کنی.