این شهر نمونه منحصر به فردی از یک قلعه بسیار بزرگ و یا شهر نظامی تسخیرناپذیری است که معماری پیجیده آن نشان میدهد که زمانی از رونق و شکوه خاصی برخوردار بوده است.
باستانشناسان بر این باوراند که تاریخ ساخت این شهر به قبل از اسلام و به دوره هیتالیها و تمدن ترکهای غربی میرسد. او همچنین میافزاید: “نوع معماری شهر وهمچنین موقعیت جغرافیایی آن (درست درمحل تلاقی سه گذرگاه مهم غزنی، کابل و بلخ) نشاندهنده آن است که کاربرد نظامی داشته و از استحکامات قابل ملاحظهای برخوردار بودهاست.” مردمان محل، آن را شهرضحاک ماردوش مینامند.
دیوارهای مستحکم این شهر از سطوح پائین و دامنه کوه آغاز و به سمت قله کوه امتداد مییابند. هرچه بالاتر میرویم، قطر و ارتفاع دیوارها بیشترمیشود و کمربندهای امنیتی آن محکمتر. راه صعب العبور که از بین چند برج نگهبانی پر پیچ و خم و ازمیان دروازه تونل مانند سنگی میگذرد، تنها راه ورودی به داخل شهر محسوب میشود. برجهای نگهبانی طوری ساختهشدهاند که تسلط کاملی بر پائین دارند و نفوذ دشمن به شهر را بسیارمشکل میسازند.
قسمتهای پائینتر برجها دوباره ترمیم شدهاند و به گفته باستانشناسان، امکان دارد که بعدها توسط مسلمانان ترمیم شده باشند. دیوارها درقسمتهای میانی توسط باران فرسایش یافتهاند که این امر نشان می دهد که شهر برای مدتی طولانی مخروبه و خالی از سکنه ماندهاست. اما درقسمتهای بالایی شهر، هیچ اثری از دوران اسلامی به چشم نمیخورد.
بر فراز کوه که قسمت اصلی شهراست، دالانها وخانههای بسیار بزرگ با سقفهای گنبدی شکل خشتی وبه ارتفاع تقریباً ده متر که دربعضی جاها در دو طبقه اعمارشدهاند، به چشم میخورند. همه این خانهها زنجیروار به هم متصل اند و در لبههای کوه، به برجهای نگهبانی کوچک و بزرگ منتهی میشوند. این برجها به صورت معماری خارقالعادهای طراحی شدهاند. چنانکه تمام مناطق اطراف را زیر دید خود داشته بر راهها کنترل کاملی دارند.
از وسط شهر، تونلی مارپیچ و پله پله برای انتقال آب درمواقع حساس و زمانی که شهرتوسط دشمن محاصره شدهاست کشیده شدهاست. این تونل درآخر به برج بسیاربزرگ و مستحکمی منتهی میشود که توسط یک تونل باریک (آبدوزک) به حوض آبی میرسد که فعلا خشک شدهاست. به نظرمیرسد که آب از محل نا معلومی توسط لولههای سفالی به این حوض می رسیدهاست.
این شهر روزگار دشواری را بعد از سپری کردن دوران شکوهش گذراندهاست. بر اساس نظریه مورخین این شهر اولین بار توسط مسلمانان در زمان صفاریان تخریب شد، اما از حمله چنگیزخان به بامیان، جان سالم به در برد. مغولها فقط حصار بامیان را که امروزه بهنام شهر غلغله یاد میشود، تخریب کردند.
تاریخچه شهر ضحاک در صفحات کتب تاریخ نگاران:
“در سال 1037 هجری قمری نذر محمدخان، پادشاه ازبک به همراه پانزده هزار مرد جنگی به بامیان حمله کرد و شهر ضحاک را محاصره کرد. خنجرخان ترکمنی (احتمالاً از هزارههای دره ترکمن) حاکم بامیان به شهر ضحاک پناه جست و درآنجا مقاومت کرد. بلاخره لشکر نذرمحمدخان توان گشودن قلعه (شهر ضحاک) را در خود ندیده به کابل حمله کردند”.
در گزارشهای جنگهای نادرافشار نیز از شهر ضحاک نام برده شدهاست. اما گویا باشندگان قلعه نهایتاً تسلیم شده اند.